×
×

به داد شیرخواران عسلویه و کنگان برسید

  • کد نوشته: 22435
  • ۵ اسفند
  • ۰
  • در میان دود و غبار، جایی که صنعت عظیم کشور نفس می‌کشد و آلودگی در لایه‌لایه هوا جا خوش کرده است، مادرانی زندگی می‌کنند که هر روز با چشمانی نگران به آینده‌ی فرزندان خود می‌نگرند.میزان فلزات سنگین در شیر مادران این منطقه، ۱۰ تا ۲۰ برابر بیشتر از حد استاندارد است.
    به داد شیرخواران عسلویه و کنگان برسید
  • در میان دود و غبار، جایی که صنعت عظیم کشور نفس می‌کشد و آلودگی در لایه‌لایه هوا جا خوش کرده است، مادرانی زندگی می‌کنند که هر روز با چشمانی نگران به آینده‌ی فرزندان خود می‌نگرند. اینجا کنگان است، سرزمینی که روزگاری قرار بود نماد پیشرفت و توسعه باشد، اما امروز در سایه‌ی دود و سموم صنعتی، نفس کودکانش به شماره افتاده است.

    در میان همه‌ی اخبار، میان دغدغه‌های روزمره و بحران‌های اقتصادی، شاید کمتر کسی شنیده باشد که میزان فلزات سنگین در شیر مادران این منطقه، ۱۰ تا ۲۰ برابر بیشتر از حد استاندارد است. شیر مادر که باید سرچشمه‌ی حیات باشد، امروز به تهدیدی خاموش برای نوزادان عسلویه و کنگان تبدیل شده است. این حقیقت تلخ نه یک گمانه‌زنی، که حاصل پژوهش‌های علمی است. آلودگی هوا، با خود سرب، جیوه و سایر فلزات سنگینی را آورده که در خون مادران می‌چرخد، در بافت‌هایشان رسوب می‌کند و در نهایت به شیر نوزادانشان راه پیدا می‌کند.

    چه کسی پاسخگوی این مادران است؟ چه کسی صدای خفه‌شده‌ی آنان را می‌شنود؟ مادری که با دست‌های لرزان نوزادش را در آغوش می‌گیرد، اما نمی‌داند که هر قطره شیری که با مهر و عشق به او می‌دهد، می‌تواند حامل سمی باشد که زندگی‌اش را در نطفه خفه کند.

    معاون وزیر بهداشت هشدار داده است: در عسلویه و کنگان، به نوزادان شیر مادر ندهید! چه هشدار دردناکی! مگر می‌شود در سرزمینی زندگی کرد که شیر مادر، این ناب‌ترین موهبت طبیعت، دیگر امن نباشد؟ آیا این همان توسعه‌ای بود که وعده داده بودند؟

    آلودگی در عسلویه و کنگان، فقط هوا را آلوده نمی‌کند، بلکه در آب، در غذا و در نفس‌های مردمان این دیار ریشه دوانده است. اگر امروز چاره‌ای اندیشیده نشود، اگر مسئولان به این بحران خاموش بی‌تفاوت بمانند، فردا چه بر سر این کودکان خواهد آمد؟ آیا باید سال‌ها بعد شاهد نسل‌هایی باشیم که با بیماری‌های مزمن، با مشکلات عصبی، با ناتوانی‌های ناشی از فلزات سنگین دست‌وپنجه نرم می‌کنند؟

    این داستان فقط درباره‌ی عسلویه و کنگان نیست. این ماجرایی است که در تار و پود زندگی تمام مردم این سرزمین تنیده شده است. وقتی آلودگی هوا سالانه جان ۵۰ هزار ایرانی را می‌گیرد، وقتی خسارت اقتصادی ناشی از آن به ۱۲ میلیارد دلار می‌رسد، دیگر نمی‌توان گفت که این فقط مشکل چند مادر نگران در جنوب کشور است. این یک بحران ملی است، بحرانی که به تدبیر، مدیریت و اقدامی فوری نیاز دارد.

    چاره چیست؟

    دیگر وقت آن است که از بی‌تفاوتی دست برداریم. صنایع آلاینده باید پاسخگو باشند. سیاست‌های محیط زیستی باید تغییر کنند. استانداردهای آلایندگی باید به‌درستی اجرا شوند و مهم‌تر از همه، سلامت مردم باید اولویت نخست تصمیم‌گیران باشد. این مسیری است که اگر امروز آغاز نشود، فردا شاید دیگر فرصتی برای جبران باقی نماند.

    مادران عسلویه و کنگان، هر شب با بغض به کودکانشان نگاه می‌کنند و در دلشان فریاد می‌زنند: به داد فرزندانمان برسید! اما آیا کسی این فریاد را خواهد شنید؟

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید